«گاو» با چند هزار تومان ساخته شد؟
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۸۰۳۶۲
آرشیو ملی ایران (سازمان اسناد و کتابخانه ملی) سندنامه شماره ۱۵ را منتشر کرد و به اقتباس از محتوای آن سند این مطلب را میخوانید.
دومین تجربه فیلمسازی داریوش مهرجویی، کارگردان جوان سینما پس از «الماس ۳۳» با این شرط توانست روی پرده سینما بیاید که اول فیلم بنویسند: «داستانی که در این فیلم از نظر تماشاچیان محترم میگذرد، مربوط به چهل سال قبل است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قراردادی در ۱۴ خرداد ۱۳۴۷ بین اداره کل امور سینمایی کشــور و غلامحسین ساعدی و داریوش مهرجویی برای ساخت فیلم «گاو» امضا شد، که حقالزحمه کارگردانی و تنظیم سناریو، دکوپاژ، امتیاز کتاب و دستمزد هنرپیشگان و یک فیلمبردار مقطوعا به مبلغ ۱.۴۵۰.۰۰۰ ریال معادل ۱۴۵ هزارتومان بود.
جالب است بدانید ساخت دکور و پرداخت دستمزد سیاهی لشکر و پذیرایی هنرپیشگان و کارکنان فیلم و منش صحنه و عکاس در مجموع مبلغی حدود ۶۸ هزار تومان برآورد شد.
مهرجویی با آثار غلامحسین ساعدی از دوره تحصیل در آمریکا آشـنا بود و پس از بازگشت به ایران از او شنید قصهای از داستان «عزاداران بیل» در تلویزیون اجرا شده و پیشنهاد ساعدی بود که فیلم سینمایی هم از آن ســاخته شــود. در «عزاداران بیل» روایت داســتان از مردن گاو و شــیون و خاکسپاری شروع میشود، اما مهرجویی از چند داستان دیگر مجموعه «عزاداران بیل» عناصری وارد ساختار داستان «گاو» کرد و آغاز و پایــان متفاوتی به آن داد.
گفتگو با مانی حقیقی، کتاب «مهرجویی، کارنامه چهل ساله (گاو)»، شــرح زندگی مشحسن است که وابستگی و عشق زیادی به گاوش دارد که تنها وسیله امرار معاش او و خانوادهاش است. اما گاو مشحسن به علت نامعلومی میمیرد و روستائیان، نعش گاو را در چاه روستا میاندازند و پس از بازگشت مشحسن از شهر، وانمود میکنند که گاو او گریخته است، اما مش حسن حرف آنها را باور نمیکند و به تدریج حالش دگرگون شده و خود را گاو میپندارد.
مهرجویی برای ســاخت فیلم «گاو» سراغ بازیگران شاخص تئاتر از جمله عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، جعفر والی، پرویز فنیزاده، محمود دولتآبادی، مهین شهابی و... رفت.
ساعدی روستایی در حوالی تبریز را برای لوکیشن فیلم پیشنهاد داد، اما وزارت فرهنگ و هنر با دیدن عکسهای روستا نپذیرفت تا اینکه روستایی در حوالی قزوین انتخاب شد که به گفته مهرجویی بازهم ایراد گرفتند. آنها معتقد بودند خیلی ویرانه اســت. آخر آن روزها مدام شــاه صحبت از عبور از دروازه تمدن بزرگ میکرد بــه همین خاطر اجازه نمیدادند مکانی ناآباد به مردم نشان داده شود.
گفتند بروید قدری در و دیوار آنجا را رنگ کنید، شکلاش را سامان دهید بعد بیایید ببینیم چه کار باید بکنیم. ما هم رفتیم. چند دیـوار آنجا را رنگ کردیم، یک حوض بزرگ وسط میدان آنجا ساختیم و به این ترتیب موافقت شــد تا فیلم «گاو» ساخته شود. فیلم البته چنانکه مهرجویی در نامهای به وزیر وقت فرهنگ و هنر نوشــت، با اســتقبال منتقدان روبرو شـد: «فیلم بهطور کلی برای طبقـه انتلکتوئل قابل بحث و برای دیگران جالب و در خور ســتایش بود. از میان جمــع انتلکتوئلها آقای منوچهر انور معتقد بودند که فیلم از نظر بصری بســیار درخشان و قابل ستایش اســت.
اما در مورد داستان گفتند که قلب آن کاذب است، دیالوگها پوچ و پرتاند و حادثه آنطور که باید و شــاید واقعی جلــوه نمیکند. از نظر آقای جلال آلاحمد فیلم مهمی است و نباید آن را یکبار دید. ایشان پیشنهاد کردند یکبار دیگر فیلم دیده شود و ایشان و دیگران دقیقا مشاهده نموده یادداشت بردارند. به نظر ایشان فیلم میتواند «perfect»تر از این باشد و ایشان خود را مسئول و موظف میدانستند که در «perfect» کردن آن سهیم باشند. بنده با نظر ایشان موافق نبودم.
نظر دیگر آقای آلاحمد این بود که میگفتند فضای شوم و تیره کتاب در فیلم نیست. از نظر آقای دکتر رضا براهنی «شاعر و منتقد ادبی» فیلم «فوقالعاده» است. ایشان چند بار این کلمه را تکرار کردند و معتقد بودند که من دســتی به فیلم نزنم. از نظر خانم (سیمین دانشور) همسر آقای آلاحمد (فیلم برخالف نمایش آن روی شــخص مشحسن زیاد تأکید نمیکند و از این رو نسبت به تئاتر آن ناموفقتر است.
۲۹ اسفند ۱۳۷۴ فیلم یک یا دو سال توقیف بود و برای جشنواره شیراز تصمیم گرفتند این فیلم را برای اولینبار پخش کنند. بعد از اینکه در جشنواره شیراز فیلم نمایش داده شد و مورد استقبال قرار گرفت، ما هم جرات کردیم و یک نسخه قاچاق از این فیلم را توسط یک دوست فرانسوی به خارج از ایران فرستادیم و بلافاصله این فیلم در فستیوال ونیز شرکت داده شد و هم جایزه گرفت و هم اینکه بسیار مورد استقبال مطبوعات خارجی قرار گرفت، در حالی که در ایران فیلم را سانسور کرده بودند.
وقتی فیلم «گاو» راهی جشنوارههای خارجی شد: «دستراستیها میگفتند شما آبروی ایران را با ساخت این فیلم بردهاید و حکومت درخشان پهلوی را در حالی که در آستانه ورود به دروازه تمدن جهانی است، فقیر و بدبخت نشان دادهاید. از آن طرف، چپیها به ما حمله میکردند و میگفتند شما که این فیلم را ساختید، چرا نیامدید مثل مارکسیستها طبقه اسـتعمارگر و بورژوا را بکوبید؟ چرا از طبقه کارگردفاع نکردید؟»
وقتی پیشـنهاد اکران فیلم «گاو» در هند مطرح شــد، محمدرضا امیرتیمور، ســفیر ایران در دهلینو در نامهای به اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه با اکران آن فیلم مخالفت کرد و نوشــت: «فیلم مذکور که اوضاع و احوال یک روسـتای ایرانی را در چهل سال قبل نشـان میدهد و عقبماندگی مردم و اعتقادات خرافی آنان را بررسی مینماید، برای بیننده خارجی مثال هندی، به علت عدم آشنایی به زبان فارسی ممکن اسـت این سوءتفاهم را پدیدآورد که روستاهای امروز ایران نیز در چنان وضعی به سر میبرند. به نظر این سفارت، فیلم «گاو» در عین حال که ممکن است برای تماشاگر آگاه ایرانی که به ظرایف زبان فارسی آشنا است، جالب و آموزنده باشد برای نمایش در کشورهای خارجی مفید نیست.» این اتفاق در ۴ آذر ۱۳۴۹ رخ داد.
سالها بعد هم طبق همین نظر سفارت شاهنشاهی، نمایش فیلم «گاو» در انجمن فیلم هند را به مصلحت ندانستند. «گاو» نخستینبار در سال ۱۳۵۰ در جشنواره فیلم ونیز، بدون زیرنویس انگلیسی بـه نمایش درآمد و جایزه منتقدان بینالمللی این جشنواره را به دست آورد. این فیلم در جشنواره فیلم شیکاگو هم به نمایش درآمد و جایزە هوگو نقرهای بهترین بازیگر را نصیب عزتالله انتظامی کرد که در نقش مشحسن ظاهر شده بود.
پــس از انقلاب نیز حضرت امام خمینی (ره) درباره فیلم «گاو» فرمودنــد: «غالبا فیلمهایی که ایرانیها درست میکنند به نظرم بهتر از دیگران است، مثلا فیلم «گاو» آموزنده بود.» این سخن در دیدار با مدیرعامل صداوسـیما و در ۲۵ اردیبهشت،۱۳۵۹ مطرح شد و همچنین در صحیفه نیز آمده و البته در آرشیو ملی ایران (سازمان اسناد و کتابخانه ملی) اسناد زیادی درباره فیلم «گاو» نگهداری میشود که شامل قراردادها، هزینههای ساخت، اکران و توفیقات بینالمللـی و مخالفتها با نمایش آن در خارج از کشور است که در قالب این مجموعه منتشر میشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: داریوش مهرجویی فیلم گاو کارگردان جوان سینما قیمت طلا و ارز قیمت موبایل مش حسن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۸۰۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر مددکاری اجتماعی ایران: تعطیل کردن نمایش خانگی دردی از بحرانهای اجتماعی دوا نمیکند
معضلات اجتماعی که دسته بزرگی از مسائل مختلف را در برمیگیرند، مدتهاست که به بخش گریزناپذیری از پرداخت به واقعیتها تبدیل شده و انعکاس آنها در فیلم و سریالها از ملزومات شکل دادن به داستانی بر مبنای حقیقت محسوب میشود. اتفاقی که البته اغلب مورد نقد قرار گرفته و بخشی از شیوع همان معضلات به گردن آن انداخته میشود. اما مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه نظری خلاف این موضوع دارد و معتقد است که نباید بار همه مسائل را بر گردن فضایی مثل نمایش خانگی انداخت، فضایی که بیپردهتر، از آنچه در جامعه شاهدش هستیم میگوید. اقلیما در گفتگو با جوان آنلاین، در خصوص دخیل بودن رسانههای مختلف از جمله شبکه نمایش خانگی در اشاعه معضلی مثل اعتیاد یا مصرف دخانیات که در برخی از آمار به آن اشاره میشود، بیان کرد: زمانی که از یک مسئله اجتماعی حرف میزنیم، باید حواسمان باشد که آن معضل یک روزه به وجود نیامده و اشاعه آن به دست کم چند سال زمان نیاز دارد. در واقع نمیتوان گفت که، چون در فلان سریال بازیگری سیگار میکشد، پس او باعث افزایش مصرف دخانیات شده است، بلکه تمام این آثار معلولی از علت اصلی هستند. او با تأکید به لزوم رفع علت هر معضلی از پایه و اساس آن افزود: در این چرخه اگر به عنوان مثال دزدی را گرفتند، نمیتوان گفت، چون پلیس حواسش نبود، او دزد شده چرا که تبدیل یک انسان به فردی که دزدی میکند در یک لحظه اتفاق نمیافتد، بیکاری، گرانی و موارد دیگری هستند که به هم متصلاند و در نهایت باعث میشوند تا یک نفر دست به دزدی بزند. در سوی دیگر اگر به من بگویند فردی دو سال است که درگیر اعتیاد شده، من آن را نمیپذیرم و مثلا اگر آن فرد ۲۲ ساله باشد، میگویم او ۲۲ سال است که اعتیاد دارد چرا که از بدو تولد او تا این سن موارد گوناگونی مثل شرایط اجتماعی، مدرسه، محیط، جامعه و ... در رشد او و سوق دادنش به این سمت دخیل بودهاند، تا جایی که او دیگر طاقت نیاورده و درگیر این جریان شده است. به همین دلیل است که قبل از ارائه هر آماری باید ریشه آن را پیدا و حل کرد. عدم وجود آمار متقن هم یکی دیگر از مواردی بود که اقلیما با اشاره به آن گفت: هر کسی که درباره موضوعی آماری را ارائه داد، قابل قبول نیست و باید دلیل و مدرک داشته باشد چرا که در واقعیت ما به معنی واقعی کلمه آمار دقیقی از اشاعه معضلات مختلف نداریم. در این میان هر فردی به خودش اجازه میدهد تا حرف بزند و آمار بدهد، جریانی که در کلِ مملکت ما اغلب به چشم میخورد و باعث شده تا هر کسی در هر فضایی پیرامون جریانی که تخصصش را ندارد، نظر بدهد. مصطفی اقلیما پدر مددکاری اجتماعی ایران، جامعهشناس و استاد دانشگاه این جامعهشناس افزود: گاهی میگویند اگر جوانان گرایش بیشتری به سیگار و دخانیات پیدا کردهاند، به دلیل نمایش آن در سریالها است، در صورتی که همانطور که اشاره کردم، این انعکاس معلول علت اصلی آن است. یک جوان سیگار میکشد، چون بیکار است، حوصلهاش سررفته یا درگیر فشارهای روانی شده که همین جامعه به آن وارد کرده است. این قیاس هم مثل چسباندن عنوان افسردگی به هر بیماری است که حال خوبی ندارد. جالب است بدانید هیچ روانشناس و روانپزشکی در زمینه افسردگی به معنای واقعی در ایران کار و تحقیق منسجم نکرده است و از طرفی به هرکسی که میگوید حالم خوش نیست، عنوان افسرده را میدهند! این در حالی است که اتفاقا ما چندان افسرده واقعی نداریم، کسی که افسرده است نمیتواند بارها با خانوادهاش بحث کند یا حتی فعالیت خاصی داشته باشد، اما مثل خیلی از موارد، این عنوان یعنی افسردگی را به هرکسی که به دلایل مختلفی خوب نیست، اختصاص میدهند. اقلیما با بیان اینکه نمیشود با پاک کردن صورت مسئله، جلوی مردم را گرفت، عنوان کرد: در ادامه همین جریان است که در خصوص فضایی مثل نمایش خانگی چنین آماری مطرح میشود تا بهانهای باشد برای تعطیل کردن آن، اما نمیشود جلوی مردم و اشاعه معضلات اجتماعی را به این صورت گرفت و این اقدامات تنها دخالت در کار دیگری محسوب میشود. ما در این موارد به علتها فکر نمیکنیم و تنها معلول را میبینیم. میگوییم نمایش خانگی به بعضی بحرانها دامن میزند، پس باید آن را جمع کرد! غافل ازینکه با این اقدام مشکل را ده برابر کردهایم، زیرا بعد این سوال به وجود میآید که اگر مردم این سریالها را نبینند، پس چه چیزی را تماشا کنند؟ تلویزیونی را که هیچ برنامهای ندارد و تنها معطوف به خبر و چند برنامه گفتوگو محور است یا ماهواره و رسانههای دیگر را؟ مردم نمایش خانگی و سریالها را دنبال میکنند، چون قصه دارد و در جایی مثل تلویزیون این اتفاق وجود ندارد. پدر مددکاری اجتماعی ایران در پایان خاطر نشان کرد: در تمام جوامع با مطرح کردن مشکلات به دنبال حل آن میروند، این اتفاقی است که باید به آن پرداخته شود نه آماری که در واقع وجود ندارد و یا دقیق و درست نیست. آمار باید برگرفته از تحقیقی مدون باشد نه اینکه بر مبنای نظر یک یا چند نفر شکل بگیرد و ارائه شود. ما این شکل از آمار را نداریم، چون هزینه زیادی میطلبد و امروز استاد دانشگاه و محقق ما، راننده اسنپ شده، اما این بودجه در اختیارش قرار نمیگیرد، چون اگر بخواهد روی یک موضوع کار کند، باید هزینه زیادی صرف آن شود و وقتی این اتفاق نمیافتد، یک نفر صحبتی را مطرح میکند و دیگری با اعلام اینکه مثلاً شیوع اعتیاد را بررسی کردهایم آن را مطرح میکند. علاوه بر این ما با آسیبهای زیادی دست و پنجه نرم میکنیم که همه و همه عامل شکلگیری معضلاتی مثل اعتیاد، بزهکاری و... میشوند. در این میان هم اغلب کسی پاسخگو نیست. کانال عصر ایران در تلگرام